به گزارش چندرسانهای گُلوَنی، معین بادپا : در خبرها آمده است که قرار است سه گورستان قدیمی تبریز ساماندهی شوند. بسیار هم عالی. اتفاقاً من از این واژه ساماندهی خاطرات بسیار زیادی دارم.
یک خونه قدیمی داشتیم، یک روز پدربزرگ عزیزمان صبح که از خواب بیدار شدند فرمودند باید این خانه را ساماندهی کنم. و فردا خودروهای ساماندهی کار خودشون رو شروع کردند. اول اونجا رو تبدیل به سطحی به صافی شیشه کردند و بعد یک ساختمان جدید اونجا احداث کردند. و خاطرات ما از اون خونه به عکسها خلاصه شد. یک بار هم مادر عزیزمان که در اتاق بنده مجلات قدیمی بسیاری رو دیده بود تصمیم به ساماندهی اتاق بنده گرفت و این نشریات به خمیر تبدیل شد. حتی اجازه نداد اونها رو منتقل کنم یا حتی بفروشم یه پولی دستم بیاد.
تکرار چندباره تاریخ
الان هم برخی از فعالان میراث فرهنگی نگران هستند که شاید یک وقت این ساماندهی معنای درست خودش رو در فرهنگ لغتهای مشهور نداشته باشه و معناش رو از لغتنامه خانوادگی ما برداشته باشند. البته یکی از دلایل این نگرانی بابت یک بار و فقط یکبار اتفاق افتادن این موضوع در تبریز هست. در صورتی هیچ وقت یکبار نباید ملاک قضاوت ما باشه.
ظاهراً گورستان تاریخی گجیل در تبریز در سال ۱۳۰۸ یعنی نزدیک به نود سال قبل، پس از ساماندهی تبدیل به بوستان باغ گلستان شده بود. گورستانی که از نظر تاریخی به دوره هارون الرشید برمیگشت و به مقبرهالعرفا هم معروف بود. فقط همین یک دونه بود. نه یک دونه هم گورستان نوبر بود که در سال ۱۳۱۶ تبدیل شد به عمارت ساعت در تبریز. دیگه نداریم. همین یک دونه بود نه، یک دونه هم گورستان تاریخی قاسم خان بود که شد دبیرستان منصور. دیگه نبود. همین یکی بود. دو سه تا یک دونه دیگه هم میگن بود ولی همون یک دونهها بود. دیگه نبود. کلاً بود بعد دیگه نبود…
این روایت را با صدای معین بادپا بشنوید:
پخش از رادیو جوان
برنامه پی نوشت
پایان پیام